بی بازگشت 1
(سخت ترین لحظات زندگی ، تحملی آهنین می طلبد)
(به یاد عشق اول و آخر قلبم)
یاور دردمند شب های نیاز
با غمی گسترده در پهنه ی نمناک چشمانش
خیره بر بی رحمی تلخ زمانه
شمیم دلنواز زندگی را از یاد برده بود
ناجی موسم تنهایی ها...
نا امید از بازگشت شادمانه ی او
زهر فراموشی را از گردش جریان فکرش می زدود
آشنا با پیچ و خم های تلاش
در هر تپش از وحشت تیره ی سکوت
تا که سخت بشکافد از ترس عبور ، دریا را
بی پروا در بستر تاریکی بامدادان
روح خسته اش را به جاودانگی پر حجم خاطره ها سپرده بود
------------------------------------------------------
سیاوش - پاییز 1386
www.siavash.cov.ir